گوتی ها(2)

ــ ایران ــ قبل از اسلام‌‌

Iran's pre-Islamic

گوتی ها(2)

گوتی ها

در هزاره اول پیش از میلاد، همه اورارتوها و ماناها و مادها را گوتی میگفتند و تنها در کتیبه های سارگن دوم مادهای ایرانی زبان از گوتی ها مشخص و متمایز گشته اند. احتمالا گوتی ها به زبان مستقلی سخن میگفتند که تا اندازه ای با زبان گروه ایلامی ها و لولوبی ها و کاسی ها که در نواحی زاگرس زندگی میکردند قرابت و نزدیکی داشته اند. با تحقیقاتی که از طرف دانشمندان صورت گرفته این امر روشن شده است که ظاهر بعضی از مردمانی که در عصر حاضر بویژه در آذربایجان زندگی میکنند با تصاویر و مجسمه هایی که از لولوبی ها و گوتی ها به جای مانده است کم و بیش مطابقت مینماید.اقوام مذکور در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد نخستین موج از مهاجرانی بودند که به سرزمین غربی ایران روی آورده اند که بیشتر دانشمندان آنها را آزیاتیک (آسیایی) نام نهاده اند تا از سایر امواج قومی متمایز باشند. منشأ این اقوام احتمالا جنوب دشتهای روسیه و سیبری بوده است.

در دوره های بعد آنوبانی نی را از پادشاهان گوتی دانسته و او را شهریار شهر کوشه و یا کوتاه شمرده اند و در افسانه های بابلی که حاکی از وحشت و ترس مردم بابل از جمله اقوام گوتی است، آنوبانی نی را به صورت جانوری عجیب رسم کرده اند (در الواح هفتگانه آفرینش).

حمله اقوام گوتی به بین النهرین نخستین هجومی است که تاریخ آسیای غربی کهن از آن یاد کرده است. پیروزی گوتیان بر دشمنان به قدری بر آنها گران آمده است که اوتوهگال پادشاه شهر اوروک در کتیبه خود این اقوام را «مار گزنده کوهستان و متجاوز به حریم خدایان» نامیده است که سلطنت سومریان را به کوه های دوردست بردند و سراسر سومر را کینه و دشمنی افکندند، علی رغم این نوشته میتوان چنین استنباط نمود که عملا نقش گوتی ها برای مردم اکد در عین حال آزادی بخش و پر ثمر بوده است. زیرا در آن زمان قشر خاصی از حاکمان محلی بین النهرین با در نظر گرفتن منافع خودشان با زور و اجحاف به فکر کسب ثروت و قدرت و استثمار مردم بودند.

بنابراین اختلاف شدیدی بین توده های مردم با قشر حاکم بوجود آمده و این اختلافات درون جامعه، در مردم تنفر و انزجاری شدید نسبت به حاکمان محلی خود ایجاد نموده و عملا مردم بین النهرین بدون هیچ گونه مقاومت گرایش بیشتری نسبت به گوتی ها پیدا کردند. به خاطر این مهم بود که در زمان حمله نهایی گوتی ها به آن سرزمین اکثریت مردم بین النهرین هیچ گونه دفاعی از رهبران خود نکرده و حاضر نشدند به خاطر حفظ منافع قشر حاکم با گوتی ها بجنگند و به این ترتیب احتمالا با جان و دل به حاکمیت ایرانی ها تن در دادند. به هر حال گوتی ها در حملات مکرر خود به بین النهرین موفق شدند دو سلسله بزرگ بابل را منترض کنند اول سلسله ای که سارگن تاسیس نموده بود دوم سلسله ای که بنام سومین سلسله اور مشهور بود.

چنین احتمال می رود که گوتی ها نیز همچون لولوبی ها از اقوام آزیاتیک (آسیایی) بوده اند، یعنی نخستین موج از مهاجرین مرکز آسیا که آثار بدست آمده از آنها چگونگی وضع ظاهری و نژادی این قوم را روشن میکند. بنابر جدولی که در شهر نیپور کشف شده، معتقد ترین و بزرگترین پادشاه گوتی ها آنری داپی زیر نام داشته و قلمرو حکومت خود را وسعتی فوق العاده داده است.

آخرین پادشاه گوتی ها تیرگان، چهل روز بیشتر سلطنت نکرده و بدست اوتوهگال پادشاه شهر ارخ (سومر) از پای در آمده است.

از یادداشت های تاریخی چنین بر می آید که بعد از 125 سال دست گوتی ها از بابل کوتاه شده و پس از بازگشت این اقوام به مسکن اولیه خود یعنی منطقه زاگرس قدرت اولیه خود را احتمالا از دست داده و با اقوام دیگر هندوایارنی که در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد به منطقه فوق آمده بودند ترکیب شده و ساکنین آن ناحیه را بوجود آورده اند.

پیرامون مذهب گوتی ها اسناد زیادی در بین نیست، یکی از سلاطین گوتی ها به نام لاسیراب کتیبه ای به خط و زبان بابلی از خود به جای گذاشته و در این کتیبه از خدای گوتیوم و ایشتاروسین، خدایان بابل در خواست کرده است که آن کتیبه را از فساد نگهدارد.

از آثار باقی مانده چنین پیداست که یکی از پادشاهان این قوم یعنی «لاسیراب» مقداری اسلحه نذر خدای خود کرده است و این تقلیدی از رسم کهن بین النهرین می باشد.


[ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,

] [ 22:14 ] [ مصطفی اتابکی ]

[ ]